دنیای استارتاپ پر از آدمهایی است که میخواهند موفق شوند و در این راستا تلاش بسیار زیادی میکنند، اما دستِ آخر نمیتوانند کسبوکار خود را بهدرستی راهاندازی کنند. چرا چنین چیزی اتفاق میافتد؟ بخش زیادی از دلایل به این موضوع باز میگردند که بسیاری از کارآفرینها، چگونگی راه اندازی استارتاپ و رساندن کسبوکار خود از «نقطهی الف» به «نقطهی ب» را نمیدانند. «نقطهی الف» جایی است که ایده یا ایده های استارتاپی فوقالعاده در ذهن کارآفرین وجود دارد و «نقطهی ب» جایی است که استارتاپبه امنیت، ثبات و رشدی نسبی در بازار رسیده است و کسب درآمد میکند.
اما بین این دو نقطه، همه چیز سخت است، از دید استراتژیک، یکی از بهترین راههای ساختن کسبوکار خودتان این است که بهسرعت ایده را از ذهن به محصولی قابلعرضه در بازار تبدیل کنید. همراه ما باشید، در این مقاله میخواهیم دربارهی چگونگی راه اندازی استارتاپ صحبت کنیم.
بنابر تجربهی ما، در دنیای کسبوکار، شروع سریع مهمتر از شروع دقیق است. به این واقعیت فکر کنید که اگر کسبوکار خود را آغاز نکنید، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. باید قادر باشید تا هر چیزی را که شما را از شروع کردن باز میدارد، از چیزهای خیلی کوچک گرفته تا مهمترینها، نادیده بگیرید یا بهسرعت آنها را برطرف کنید و سپس :
هیچ چیز جز خودتان مانع شروع استارتاپ شما نیست. اولین چیزهایی را که برای شروع نیاز دارید انجام دهید.
دستهای از کارآفرینان وجود دارند که خوب میدانند که میخواهند چه چیزی را بفروشند، دستهای دیگر اصلا نمیدانند که چه چیزی را میخواهند بفروشند و فقط میخواهند چیزی را عرضه کنند. توصیهی ما در چگونگی راه اندازی استارتاپ این است: هر چیزی را میتوانید بفروشید.
بسیاری از کارآفرینان بزرگ دنیا «چیزهای جدیدی» نمیفروختند، آنها فقط سعی داشتند تا «متفاوت» یا «بهتر» بفروشند.
کارآفرینان همیشه مخترع نیستند. شما میتوانید محصول فرد دیگری را بگیرید و بفروشید. ریچارد برانسون (Richard Branson) در ناامیدی خطوط هواپیمایی ویرجین را راه اندازی کرد. او قصد داشت تا برای قراری عاشقانه، به جزایر ویرجین سفر کند، اما پرواز او در فرودگاه کنسل شد. بعد از این اتفاق، او بدون داشتن پول کافی، یک جت شخصی را کرایه میکند و به این سفر میرود. اما چگونه؟
در شبی که پرواز وی به جزیرهی ویرجین کنسل میشود، او روی تخته سیاهی مینویسد: «بلیط پروازهای ویرجین، فقط ۲۹ دلار» و به میان افرادی میرود که پرواز آنها به جزیرهی ویرجین کنسل شده بود؛ او به اندازهی تعداد صندلیهایی که در جت شخصی وجود داشت، بلیط فروخت و هزینهی پرواز با جت شخصی را در همان مکان به دست آورد و در همان شب به سمت جزیرهی ویرجین پرواز کرد.
مفهوم این بخش را فهمیدید؟ فقط رو به جلو حرکت کنید و چیزی بفروشید. هر چیزی را که میتوانید.
منبع